به گزارش سرویس فرهنگی «گیلنویس» ، : به تازگی در پی اکران فیلم گشت2 (به کارگردانی سهید سهیلی و بازی حمید فرخ نژاد، ساعد سهیلی و پولاد کیمیایی) نسخه خانگی آن هم روانه بازار شده و به همین مناسبت نگاهی به محتوای این فیلم خواهیم داشت.
فیلم گشت ارشاد که جنجالهایی به همراه داشت امروز با حذف نام (ارشاد) در قالب (گشت2) با همان رویه قبل ظهور یافته است. در این فیلم سه خلافکار بیکار در پی یافتن کارهای مختلف و تجارب گوناگون سعی میکنند در کنار ایجاد لحظاتی طنز به نقد مسائل و معضلات اجتماعی هم بپردازند. اشاره به وجود اختلاسگران در زندان از میان استانداران و فرمانداران و یا نحوه برخورد با جرائم (غفلت از دانهدرشتها) از همین دست نقدها است اما متأسفانه شوخی با مقدّسات و مفاهیم ارزشمند این هدف را تحت تأثیر قرار داده است.
صرفنظر از انگشتر به دست راست کردن و تسبیح به دست بودن خلافکار نقش اول، در این فیلم خلافکار دیگر که اهل شرطبندی است با توانایی ذهنی غیرواقعی به جستجوی شهید گمنام میپردازد و در نهایت تأسف به دلیل گمنامی برخلاف دیگر موفقیتها در کشف گذشته ناکام میماند و بعد هم در کمال تعجب دختر شهید در کنار قبر شهدای گمنام در حال نوازندگی نمایش داده میشود.
از سویی دیگر مدّاحی به سُخره گرفته میشود و هر انسانی که کمترین آشنایی با هیأتهای مذهبی داشته باشد متوجّه تقلید حرکات مداحان میشود. البته نقد به مداحیها به جای خود محفوظ است لیکن تمسخر با نقد فاصله بسیار زیادی دارد.
چندی قبل یک خبرنگار ضدانقلاب گریخته از وطن در اقدامی موهن با انتشار یک عکس، وقاحت را به حداکثر رسانده و با مفاهیم عاشورایی در افتاده و بعد هم نوشته بود : تقدّسزدایی از امر مقدس و فروریختن هر آنچه مقدس است جوهره مُدرنیته است. شوخی با امر مقدّس و تابوزدایی هم جزئی از همین روند مُدرن شدن جامعه است.
سؤال اینجاست که ساخت این فیلم و مثلاً شوخی زشت با جستجوی شهدای عزیز گمنام با اقدام موهن آن خبرنگار چه تفاوتی دارد؟ امید که مسئولین بیش از پیش در محتوای فیلمها تأمّل کنند و کارگردان محترم هم برای روز جزا پاسخی مناسب آماده کرده باشند!
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
انتهای پیام / تسنیم